تولد 3 سالگی
بازم سلام......
این تولد بعد از 3 سال محقق شد بالاخره که من براتون تمی بگیرمش دو سال قبل اصلا شرایط مهیا نمیشد خدارو شکر میکنم که امسال با تلاش و سعی فراوان مامانی این ارزو به واقعیت تبدیل شد از ماه فروردین شروع کردم به تدریس خصوصی چه دروس دبستانی و چه زبان انگلیسی از یه طرف و ترجمه از طرف دیگر تا با سختی های فراوون چون همون موقعها من شمارو از پوشک گرفتم و خیلی انرژی و اعصاب از من گرفته شد ولی عوضش براتون پول جمع کردم و یه تولد خیلی قشنگ که همه ارزوشو برا جوجواشون دارن براتون محقق کردم 1 ماه و نیم تمام نشستم پای کارای تزیینات تمتون و طراحی اونا با جمع کردن ایده از دوستان خوبم بخصوص مامانای چند قلو دار همدردم که جا داره همینجا ازشون تشکر کنم و یاری خدا اول از همه ......لباس حسنارو خودم دوختم اینم بگم که تم تولدم میکی و مینی موس بودش چون دیدم دختر پسرید مناسبترین تم میتونه برا شما باشه لباسای پسرا رو ابتکاری مچ کردم هماهنگ با میکی موس و براتون تل میکی و مینی درستیدم برا پسملا پاپیون درست کردم و رو لباساتون برچسب تمتونو زدم خلاصه همه ی رنگهای جشنتون مشکی قرمز بود .....و اما از تزیینات براتون بگم بعد از سرچ تو اینترنت و کاوش زیاد فایلهای تمتونو گیر اوردم و دنلود کردم دادم خدماتی براتون پرینت رنگی گرفت و این شد ریسه هاتون و عکساتونو تو خونه گرفتم از تون برا 3 بار لباساتونو میپوشیدن و درمیاوردین تا این که عکسا مناسب شدن دادم فتوشاپ و بعد سوزنی و بعد رو شاسی عکساتونو انداختن ...ریسه هپی برزدی خودم ابتکاری مقوا مشکی قرمز گرفتم درستیدم بابایی عدد 3 شو با فیبر سفید و اسپری قرمز درستید بادکنک ها همشون قرمز مشکی بودن براتون بشقاب وتمی گرفتم لیوانا و جا پاپ کورنا رو برچسب میکی موسی چاپ کردم الصاق کردم و کیکتونم میکی و مینی موسی سفارش دادیم و ساندویچ کالباس موغی دادیم شام با سس و نوشابه میوه هم موز و شلیل هر کدوم از بچه های دعوتی یه کلاه داشتن مامانی براشون خرید که با شما سر کنن خلاصه تولد خیلی قشنگ و پر ابهت بود من باباییتون تا 4 نصف شب نشستیم تزییناتتونو زدیم و اما.........
از احساسات مامانی براتون بگم هر موقع عدد تولد 3 رو میدیم اشک تو چشام ناخوداگاه حلقه میبست میدونین چرا مامان چون خیلی سخت بوددددددددددددددددددددد تا اینجا رسیدین من و بابایی خیلی براتون زحمت کشیدیم تنها بودیم و تنها فقط خدارو داشتیم از شب بیداریا گرفته تا محدودیت های مالی و معنوی هر دو با هم دعا میکنم بزرگ شدین قدرمونو بدونین
و اما هدیه هاتون یه انگشتر طلا از مامانی و بابایی به حسنا جون
دو تا دوچرخه برا حسن و حسین از طرف مامانی و بابایی
سومین دوچرخه از طرف بی بی مادری
3 تا صندلی بادی از طرف جدو و بی بی پدری
دایی عامرتون 2 تا ماشین خاک بردار برا پسرا و یه کیف ببعی کوله پشتی برا حسنا
دایی عمادتون 2 تا تفنگ برا پسرا و یه کیف کوله پشتی برا حسنا
خاله زینب وسایل اشپزخونه برا حسنا و 2 سری لوازم دکتری برا پسرا اورد
خاله امیره 3 تا بلوز براتون اورد
عمه زهرا 2 تا بلوز برا پسرا و یه بلوز شلوارک برا حسنا
شاگرد زبان مامانی ایناس جون 10 تومن پول اورد
خاله های بابایی 30 تومن پول دادن
دست همشون درد نکنه مهم حضورشون و تقسیم شادیشون باما بود و اما بریم سراغ عکسا
خیلی دوستتون داریم بوس از مامانی و بابایی